گر تو میخو اهی مسلمان زیستن نیست ممکن جز به قرآ ن زیستن
قرآن خواندنیترین کتاب هستی است و بایسته آن که بسیار، پیوسته و نیکو خوانده شود. ترنم آیاتش غبار از تن روح میزداید، عطر گل ایمان را در گستره دل میپراکند و گاه آسمان چشم را بارانی میکند. نوید قهرش، لرزه بر پیکر و جان خدا ترسان می فکند و سروش مهر و رحمتش، جسم و قلبشان را نرم و آرام میسازد. کودکان را در ایام پاکی و سادگی صباوت حکمت میبخشد و جوانان را در عهد شور احساس و هیجانهای شباب، ایمنی.
گِرد قرآن گَرد؛ زیرا هر که در قرآن گریخت
آن جهان رست از عقوبت، این جهان جست از فِتَن
نامه معشوق است که دل عاشقان ملک را به ملکوت میبرد؛ پس دمادم، سزاوار نظر افکندن، با شور و شوق و آدابی ویژه خواندن است. طهارت جسم از آداب ظاهری آن است. مهمتر از آن، پاکی روح از پلیدی هوا و هوسهاست و بهره هر کس از آن به درجه پاکی و روشنی لوح اندرون وی است. از رهگذر اخلاص، تدبر و تعمّق میتوان به آیاتش راه برد و با به کاربستنش به سوی رستگاری راه جست. زندگانی با قرآن زیباست و چون انسان در تمام شئون زندگی به گرد خورشید قرآن بگردد، زندگیاش پاکیزه و همه فصولش سبزتر از نو بهار خواهد گشت.
آن گاه که باران رحمت آیههای قرآن بر کویر عطشناک دلها فرو بارد، آن را از خار و خاشاک میروبد و مجالی فراهم میآورد تا بذر فهم و اندیشه جوانه زند، سرزمین فکر و جان به سبزه زاری خرم بدل گردد، نهال ایمان و عمل صالح قد کشد و میوه یقین به بار نشیند.
قرآن کتاب زندگی و عمل است؛ پس باید همه برنامههای فردی و اجتماعی مسلمانان را اصل و اساس باشد؛ نه این که در زاویه مظلومیت و مهجوریت، تنها بماند که به پیشگاه صاحبش شکوه خواهد برد. مهجوریت این منشور جاوید الهی به اجرا ناشدن احکام و آموزههای آن است و گرنه تنها به ظاهر دم زدن از آن ـ هر چند بسیار ـ بسیار کم ثمر است. این ادعا که در سرزمین ما رایت قرآن افراشته است و حکومتش برقرار، آن گاه درست میآید که همه صاحب نظران و مدیران جامعه با دل و جان، قرآن را راهنمای دین و دنیای خویش بدانند و در اجرای دستوراتش قدمی کوتاه نیایند.
آری، اگر جهان اسلام روزی بخواهد، شکوه و عزت خود را بازیابد، به یقین، تنها راه، به کاربستن همه فرامانهای قرآن است.
نقش قرآن چون که بر عالم نشست نقشهای پاپ و کاهن را شکست
فاش گویم آنچه در دل مضمر است این کتابی نیست، چیز دیگر است(اقبال)
.: Weblog Themes By Pichak :.